معنی کاواک، واهی

حل جدول

کاواک، واهی

پوچ


کاواک ، واهی

پوچ


کاواک

پوچ، میان تهی

توخالى


واهی

پوچ

لغت نامه دهخدا

کاواک

کاواک. (ص) (از: کاو (کاویدن) + اک پسوند اسم فاعل و اسم مفعول). (از حاشیه ٔ برهان چ معین). خالی و تهی و پوچ و بی مغز. (ناظم الاطباء). میان خالی و پوچ و بی مغز. (برهان):
بجز عمود گران نیست روز و شب خورشش
شگفت نیست ازو گر شکمش کاواک است.
لبیبی.
- میان کاواک، میان تهی. (ناظم الاطباء).


واهی

واهی. (ع ص) سست. (غیاث اللغات) (آنندراج) (مهذب الاسماء) (دهار). واهن. (مهذب الاسماء). ضعیف. (یادداشت مرحوم دهخدا): تدبیری دیگر ساختند در برانداختن خوارزمشاه التونتاش سخت واهی و سست و زفت. (تاریخ بیهقی ص 87).
قبه ای برساختستی از حباب
آخر آن خیمه ست بس واهی طناب.
مولوی. (مثنوی چ نیکلسون دفتر4 ص 375)
- واهی ادب:
گفت آخر ای خس واهی ادب
این سزای داد من بود ای عجب.
مولوی.
- واهی کردن، سست کردن: بر دیواری که بدست خویش اساس آن را واهی کرده باشد تکیه نباید زد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 128). و گردش چرخ و حوادث دهر قواعد آن را واهی نتوانست کرد. (کلیله و دمنه).
- واهی گشتن بوعبداﷲ صوفی محتسب را در وی شک افتاد و در انکار عزیمت وی واهی گشت:. (جهانگشای جوینی).
|| پا در هوا. بیهوده. (فرهنگ نظام). حرف بی معنی و یاوه. سخن سرد و بی مزه. (ناظم الاطباء):
پای را واپس کشیدی تو چرا
می دهی بازیچه ٔ واهی مرا.
مولوی.
|| ناپایدار. سست. پادرهوا: و مقصود مطلوب از زهرات و ثمرات زمان واهی یعنی تمتع از استیفای الوان ملاهی برداشته. (جهانگشای جوینی). || نعت فاعلی است از وهی. (از المنجد). رجوع به وهی شود. || شکافته. || فروهشته. مسترخی. سست. || گول. || کهنه. پوسیده. نزدیک به افتادن گردیده. || ابر بازشده. (ناظم الاطباء). در تمام معانی رجوع به وهی شود.

مترادف و متضاد زبان فارسی

کاواک

پوک، مجوف، میان‌تهی، میان‌خالی، آشیانه


واهی

بی‌اساس، بیهوده، پوچ، خیالی، سست، ضعیف، فرضی، موهوم،
(متضاد) حقیقی، واقعی

فرهنگ معین

کاواک

(ص.) پوچ، بی مغز، میان تهی.

(اِ.) نک کابوک.

فرهنگ عمید

کاواک

پوچ، میان‌تهی، بی‌مغز، مجوف،
سوراخ و شکاف میان درخت،

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

واهی

سست، ضعیف


واهی اساس

سست بنیاد بیا که قصر امل سخت سسست بنیاد است (حافظ) (صفت) سست بنیان واهی نهاد ((در منتصف رمضان مذکور که یاس بر رجای واهی اساس غالب گشت. . . ))

معادل ابجد

کاواک، واهی

70

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری